var ic = 121; var title = new Array(ic); title[0] = 'يروز غزنفر تف ميكنه تو جوب دنبالش ميكنه تا لگدش كنه!'; title[1] = 'از يه سياههميپرسن بدنت رو با چي ميشوري؟ ميگه با مشكين تاژ.'; title[2] = 'تركه ميخواسته خودكشي كنه با يه ظرف غذا ميره روي ريل ميخوابه. بهش ميگن تو اگه ميخواي خودكشي كني ديگه واسه چي غذا میبری؟ ميگه اومديم و قطار يه هفته ديگه اومد'; title[3] = 'به يه تركه ميگن تلخ ترين خاطره اي كه داري چيه؟ ميگه وقتي داشتيم جنازه يه بچه بمي رو خاك ميكرديم همش ميگفت عمو جان به خدا من زنده ام'; title[4] = 'تركه برف پاكن ماشينش رو ميزنه، هيپنوتيزم ميشه'; title[5] = 'ترکه با هواپيما مياد تهران، تو فرودگاه به رفيقش ميگه: اگه ميدونستم اينقدر نزديكه با ماشين ميومدم'; title[6] = 'تركه بچش بعد از عيد فطر به دنيا مياد، اسمشو ميذاره: پسفطرت'; title[7] = 'تركه صبح از خواب بلند ميشه ميبينه هوا خيلي خوبه. زنگ ميزنه هواشناسي تشكر مي كنه'; title[8] = 'تركه دونده بوده دوپينگ ميكنه بعد واسه اينكه كسي نفهمه خودشو آخر ميكنه'; title[9] = 'يه روز يه نفرمي خواد دستش رو با مايع ظرفشويي بشوره مي بينه روش نوشته لطفا از دستكش استفاده شود. مي ره دستكش مي پوشه بعد دستش رو مي شوره.'; title[10] = 'غضنفر ميميره عكس نداشتن سر خاكش بزارن تا گردن خاكش ميكنن'; title[11] = 'غضنفر ميره ماه عسل برميگرده زنش بهش ميگه چرا منو نبردي ميگه خواب بودي دلم نيومد بيدارت كنم'; title[12] = 'يه روز غضنفر سوار يه اتوبوس 2 طبقه ميشه ميره داخل اتوبوس طبقه اول جا نيست ميره طبقه بالا ميشينه. اتوبوس که راه میفته يه هو خودشو پرت ميكنه پايين. تو خیابان ازش میپرسند چرا خودتو پرت كردي ميگه اتوبوس راننده نداشت'; title[13] = 'غضنفر از تهران بر ميگرده پيش همشهرياش ميگه: رفته بودم تهران منو خيلي تحويل گرفتند. همه دورم جمع شده بودند و ميخنديدند. تازه اين که چيزي نيست اسم يه گل هم روم گذاشته بودند. همشرياش ميگن چه گلي؟ ميگه اسگل!'; title[14] = 'به غضنفر میگن روزی چند ساعت کار میکنی؟ میگه 25 ساعت. میگن مگه میشه؟ میگه صبح ها یک ساعت زودتر بلند می شم.'; title[15] = 'غضنفر تو سينما وسط نشسته بوده، دست ميكنه تو دماغش و حسابي تميزش ميكنه اما نه دستمال داشته نه ميتونسته بلند بشه به بغل دستيش ميگه: آقا لطفاً اينو دست به دست كن بمالش به ديوار'; title[16] = 'به غضنفر میگن شما ایمیل دارید؟ میگه نه خیلی ممنون الان ناهار خوردم!'; title[17] = 'رشتیه میره به دوستاش می گه یه زن گرفتم سفیده، توپوله، خوشگله، کوفتتون بشه'; title[18] = 'تركه به دختره ميگه بوس ميدي؟ ميگه نه! تركه ميگه به جهنم بخاطر خودت گفتم من خودم زن دارم'; title[19] = 'به تركه ميگن با گوگل يه جمله بساز ميگه به صافكار بگو گل گير ماشینو صاف کنه'; title[20] = 'زن به شوهرش میگه: میخوای دفتره یادداشتت باشم تا همیشه همراهت باشم؟ مرده میگه عزیزم سر رسیدم باش تا هر سال عوضت کنم!'; title[21] = 'ترکه می ره دزدی تفنگو میذاره پشت گردن يارو می گه تکون بخوری با لگد می زنم تو سرت'; title[22] = 'شب عروسي يه زوج ترك: فاميل عروس میگفتن سبد سبد گل ياس عروس ما چه زيباست. فاميل داماد میگفتن گوني گوني پشکله عباس علي خوشگله'; title[23] = 'به يه فوضوله ميگن اگه فوضولي نكني نصف دنيا رو ميديم بهت ميگه نصف ديگشو به كي ميدين؟!'; title[24] = '!تركه ميره دستشوئي زنونه ميگيرنش ميگن: مگه کوري نميبيني زنونست؟ ميگه من چکار کنم اینجا نوشته: زنا، نه. اونطرف هم نوشته: مردا، نه'; title[25] = 'مامور سر شماري مي ره دم خونه رشتيه مي گه شما چند نفريد زنه بيرونو نگاه مي کنه مي گه من مشکلي ندارم شما چند نفريد؟!'; title[26] = 'يك روز تركه ميخواسته با ماشين با دوست دخترش بره بيرون به دوست دخترش ميگه من ميام جلوت تو بگو دربست. دوست دختره يادش ميره اشتباهي ميگه مستقيم تركه ميگه مسيرم نميخوره گازشو میگیره میره!'; title[27] = 'تركه ميميره شب اول قبر 62 تا فرشته ميان بالا سرش ميدوني چرا؟ دوتا از فرشته ها سوال ميكردن 60 تاي ديگه حاليش ميكردن!'; title[28] = 'به غضنفر مي گن چي شد معتاد شدي؟ ميگه با بچه ها قرار گذاشتيم روزهاي تعطيل تفريحي يکم بکشيم. زد و امام مرد. دوهفته تعطيل شد!'; title[29] = 'تركه از يكي ميپرسه: قبله كدوم طرفه يارو نشونش ميده تركه ميگه: خیلی باید برم؟!'; title[30] = 'به تركه ميگن فهميدي غضنفر موبايل گرفته؟ ميگه: اي واي.. حالا زنده مي مونه؟...!'; title[31] = 'يه روز تركه از ماشين پياده ميشه درو محكم ميبنده بعد ميگه پدر سگم خودتي. راننده ميگه: من كه چيزي نگفتم ميگه خو ايگي.'; title[32] = 'پسر رشتيه از سربازي مياد پدرش ميگه:بابا تو كه نبودي من برات زن گرفتم بيا اينم بچه ات'; title[33] = 'ترکه میره خواستگاری، دختره چایی میاره، ترکه میگه دستتون درد نکنه پروانه خانم. دختره میگه اسم من آهو هست، ترکه میگه ای بابا حیوون حیوونه دیگه فرقی نمیکنه'; title[34] = 'يه کُرد رو ميبرن جهنم فردا ميبينن هيچ کس تو جهنم نيست. تحقيق ميکنن ميبينن کُرده همه رو قاچاقی برده بهشت'; title[35] = 'ترکه ميره دکتر ميگه: آقای دکتر من نمی دونم چرا هيچ کس منو تحويل نميگيره دکتر ميگه: نفر بعد'; title[36] = 'به ترکه ميگن جمله "ترکها به دانشگاه ميرن" جه نوع جمله اي است؟ ميگه ماضي بعيد'; title[37] = 'عربه ميره داروخونه ميگه: ولك هزار تا ميخ داري؟! يارو ميگه: نه. دوباره فردا مياد ميگه: ولك هزار تا ميخ داري؟! باز يارو ميگه: نه برادر، اينجا داروخونس ميخ فروشي كه نيست! هي چند روز اين اتفاق ميفته، يارو با خودش ميگه: بگذار برم هزار تا ميخ بخرم، يه سود حسابي بكنم. فرداش دوباره عربه مياد ميگه: ولك هزار تا ميخ داري؟! يارو ميگه: آره، 3 تا كارتون ميخ ميگذاره جلو عربه. عربه يك نگاه ميكنه ميگه: اََاَ....ه! ولك تو چقدر ميخ داری'; title[38] = 'يه تركه يه تيكه يخ گرفته بوده بالا، داشته خيلي متفكرانه بهش نگاه ميكرده. رفيقش ازش ميپرسه: چيرو نگاه ميكني؟ طرف ميگه: ازش آب ميچيكه ولي معلوم نيست كجاش سوراخه!'; title[39] = 'تركه ميره مسابقه بيست سوالي، رفقاش از پشت صحنه بهش ميرسونن كه جواب برج ايفله فقط تو زود نگو كه ضايع شه. خلاصه مسابقه شروع ميشه تركه ميپرسه: تو جيب جا ميگيره ؟ ميگن: نه. تركه ميگه:...ها! پس حتماً برج ايفله!'; title[40] = 'تركه سرش ميخوره به ميله وسط اتوبوس، جا به جا ولو ميشه كف اتوبوس. بعد از چند لحظه، چشماشو باز ميكنه ميبينه مردم ایستادن بالا سرش ميله رو گرفتن، ميگه: ولش كنين ببينم چي ميگه!'; title[41] = 'تركه مى ره خواستگارى به دختره يه بليط اتوبوس مى ده! بابای دختره شاكى ميشه ميگه: مردتيكه ي خر اين چيه؟ تركه:ميگه احمق ارائه ي بليط نشان دهنده شخصيت شماست'; title[42] = 'به ترکه می گن جسم شفاف رو تعریف کن. میگه جسمی که از این طرفش بشه اون طرفش رو دید. بهش می گن مثال بزن. میگه: نردبان!'; title[43] = ' غضنفر خواب می بینه داره پلی استیشن بازی می کنه زنشو می کشه میره مرحله ی بعد - از خواب می پره می بینه زنش نشسته جلوش. می گه اه سیو (save) نکردم. '; title[44] = 'تركه به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. فردا رفقيش مي گه برديش؟ تركه ميگه: آره تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما'; title[45] = 'بنده خدا جاي پارک گيرش نمياد، ميگه: خدايا اگه يه جا پارک واسم پيدا كني امروز نماز ميخونم! در همين لحظه يه جاي خالي ميبينه، ميگه: خدايا نميخواد، خودم پيدا كردم!'; title[46] = 'ترکه با زن و بچش ميره خونه مي بينه بوي گاز مياد. برمي گرده ميگه: هيچکي چراغ رو روشن نکنه من کبريت دارم'; title[47] = 'ترکه داشته تو دریا شنا میکرده یه پری دریایی میبینه. بهش میگه: وای تو چقدر خوشکلی زن من میشی؟ پری دریایی میگه: من که آدم نیستم. ترکه میگه: نکنه فکر کردی من آدمم؟!'; title[48] = 'تهرانيه داشت واسه آبادانيه خالي مي بسته مي گه من يه سگ دارم وقتي مياد خونه در مي زنه. آبادانيه مي گه: ولك مگه سگت كليد نداره؟!'; title[49] = 'رشتیه میره به دوستاش می گه یه زن گرفتم سفیده. توپوله. خوشگله. کوفتتون بشه!'; title[50] = 'ترکها سفینه میسازن برن خورشید. بهشون میگن ذوب میشه میگن فکر اونجاش رو هم کردیم. شب میرسیم به خورشید.'; title[51] = 'يه روز يه خروسه به يه مرغه ميگه نوک ميدي؟ مرغه ميگه برو گمشو كسافت بي شعور. خروسه ميگه نده به درك با خودكار مي نويسم'; title[52] = ' غضنفر یه جسد رو میبره پزشک قانونی جواز دفن بگیره میگن چی شد مرد میگه سم خورده میگن چرا صورتش زخمیه میگه آخه نمی خورد!!!'; title[53] = ' غضنفر به شکایت نزد قاضی رفت و گفت : همسایه من به من گفته است که گُه نخور. قاضی گفت : همسایه تو غلط کرده برو و بخور ؟؟؟'; title[54] = 'زاغکی روی درخت نشسته بود و چیز برگر می خورد. روبهی آمد و گفت: ایول چه بالی، چه دمی، عجب تیریپ خفن سیاهی، مشکی رنگ عشفه، یه آواز بخون حال کنیم. زاغکه ساندویچشو میزنه زیر بغلش و می گه: برو داداش، من خودم کلاس پنجمم.'; title[55] = 'هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ میزدن به جز ترکه. ازش می پرسن چرا تو ساکتی؟ میگه: ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه'; title[56] = 'غضنفر زنگ میزنه پیتزا سفارش میده، مسئول سفارش میگه: به نام؟ غضنفر میگه: خدا '; title[57] = 'سه ديوانه هم اتاقي بودن. يک روز خبر آوردن كه دوتاشون بالا پايين مي پرن و ميگن كه ما سيب زميني هستيم و داريم تو روغن سرخ ميشيم و سومي ساكت نشسته! رييس بيمارستان هم طبق معمول رفت كه اين ديوونه رو مرخص كنه. پرسيد تو چرا با دوستات نيستي؟ گفت: آخه من كف ماهيتابه چسبيدم'; title[58] = 'یه روز ترکه میره امامزاده میگه: تو رو خدا یواشتر دعا کنید. پارسال دعاها قاطی شد من حامله شدم.'; title[59] = 'تركه داشته زنشو كتك ميزده بهش ميـگن مگه زنت چيكار كرده تركه ميگه اگه ميدونستم چيــكار كرده كه ميكشـتمش!'; title[60] = 'یه نفر از ترکه میپرسه ساعت چنده؟ ترکه ساعت بلد نبوده میگه بدو بدو دیرت شده'; title[61] = 'یه روز یه جوجه تیغی با به کیوی داشتن قدم میزدن. از جوجه تیغی میپرسن این کیه همراته؟ میگه داداشمه از سربازی اومده'; title[62] = 'رشتيه با زنش دعواش ميشه سر اينكه بچه دار نميشدن. آخر سر با عصبانيت زنش رو از خونه بيرون ميندازه و ميگه برو هر موقع بچه دار شدي بيا'; title[63] = ' غضنفر میخواسته بچش رو نصیحت کنه! میگه چند سالته؟ میگه 16 سال میگه : خاک بر سرت الان هم سن سالات 30 سالشونه '; title[64] = 'غضنفر نذر میکنه اگه دانشگاه قبول بشه ننش رو با پای برهنه بفرسته کربلا '; title[65] = 'غضنفر وارد كابين خلبان شد و گفت: زود برو فرانسه. خلبان نگاهي كرد و گفت: ولي تو كه اسلحه نداري. غضنفر گفت: خاك برسرتون، شما هميشه بايد اسلحه بالاي سرتون باشه، با زبون خوش نميتوني بري؟'; title[66] = 'یه روز غضنفر تو تاکسی بود جو ميگيرتش کرايه راننده رو هم حساب ميکنه'; title[67] = 'یه بچه 15 سال به یه مورچه یاد می ده با چوب غذا بخوره. بعدش مورچه رو می یاره تو میدون که به مردم نشون بده. همه دور تا دور وایساده بودن نگاه می کردن از قضا یه بنده خدا از اونجا رد می شه می بینه همه عقب وایسادن و مورچه هم وسطه. می ره با پا مورچه رو له می کنه می گه: آخه مورچه هم ترس داره؟'; title[68] = 'دو تا ديوونه مي رسن به هم، اولي به دومي مي گه: اگه چراغ قوه رو روشن کنم، از نورش مي ري بالا؟ دومي مي گه: فکر کردي من ديوونم؟ که برم بالا، تو چراغ قوه رو خامو ش کني و من بيفتم پايين'; title[69] = 'به يه لره ميگن خسته نباشي ميگه اگه باشم چه غلطی می کنی؟!'; title[70] = 'سه تا ترک بودن دوتاشون داشتن می رقصیدن و یکیشون فقط میگفته زرد قرمز آبی سبز. ازش میپرسن که تو چرا نمی رقصی میگه آخه من رقص نورم'; title[71] = 'به ترکه میگن اگه آب نبود چی میشد؟ میگه ما شنا یاد نمیگرفتیم و در نتیجه غرق میشدیم!'; title[72] = 'قزوینیه عروسی میگیره تو کارت دعوتش مینویسه آوردن بچه ها الزامیست!'; title[73] = 'از ترکه میپرسن مناسبت این چهار روز تعطیلی چی بود؟ میگه والا مثل اینکه شهادت امام حسین و 22 تن از یارانش به دست صدام صهیونیست و همچنین 72 بهمن روز پیروزی انقلاب در صحرای کربلا و فرار یزید خائن از ایران'; title[74] = 'غضنفر از یکی می پرسه ساعت چنده ؟ می گه ۹ شب ! می گه یعنی چی از صبح تا حالا هرکسی یه چیزی می گه !!!'; title[75] = ' یه شخصی از خیابون رد میشده ، میبینه یه بچه نشسته کنار خیابون گریه میکنه. جلو میره و میگه چی شده عزیزم ، پسر بچه میگه سکه 25 تومانی ام را گم کرده ام. مرد میگه اینکه گریه نداره بیا این25 تومانی مال تو! بچه باز هم به گریه کردن ادامه میده < مرد میپرسه دیگه چیه ؟ بچه میگه اگه اون سکه را گم نکرده بودم الان 50 تومن پول داشتم! '; title[76] = 'از يکي ميپرسن گشنگي سخت تره يا عاشقي؟ ميگه از قديم گفتن گشنگي نكشيدي كه عاشقي يادت بره ولي شما تا حالا تو خيابون دستشوئيت نگرفته كه جفتش يادت بره'; title[77] = 'يه روز يه عنکبوته اکس مي خوره. جو زده مي شه يه قالي مي بافه!'; title[78] = 'به خوش غيرت ميگن: چرا بچهدار نميشي؟ ميگه: ارثيه، بابام هم بچهدار نميشد'; title[79] = 'يارو تلويزيون ميخره، فرداش کنترلشو پس مياره به صاحب مغازه ميگه: بيا حاج آقا اين ماشين حساب توش بود، مال حروم بهمون نمياد.'; title[80] = 'رشتيه اسم بچه اش رو میزاره «اس ام اس» میگن: این چه اسمیه؟ میگه: مگه چیه؟ از پیام که با کلاستره'; title[81] = 'به لره میگن: اگه ریيس جمهور بشی اولین کاری که میکنی چیه؟ میگه: اول از همه دست خودم رو تو شرکت نفت بند میکنم.'; title[82] = 'به رشتي ميگن چرا رو پرچم دزدان دريايي عكس يه كله با ضبدر كشيدن؟ رشتيه ميگه: يعني خوردن كله پاچه در كشتي ممنوع'; title[83] = 'ادما 2 دسته هستند:اونای که روشون مگس می شینه و اونای که روشون مگس نمی شینه. دسته اول ادمای خیلی ...هی هستن و دسته دوم معلوم هيچ ...هی نشدن '; title[84] = 'تركه ميره حموم، آب جوش بوده با نعلبكي دوش ميگيره'; title[85] = 'دكتر نظام وظيفه پسر لاغري را معاينه كرد و در برگه نوشت: معاف به دليل ضعف جسماني. پسر لاغر با خوشحالي گفت: آخ جون! فوري ميرم زن ميگيرم. دكتر نوشت: و همچنين ضعف عقلاني...'; title[86] = 'از چوپان دروغگو بعد از مردن مي پرسن اسمت چيه ميگه دهقان فداكار'; title[87] = 'ترکه میره مسابقة قرائت قرآن، شلوار ورزشی میپوشه'; title[88] = 'ترکه میگن: میدونی امام حسین کجا دفن شده؟ میگه: نه. میگن: کربلا. میگه: ای خوشا به سعادتش'; title[89] = 'میدونستی صاحب شركت نوكیا یه قزوینیه؟ ندیدی وقتی گوشیو روشن میكنی یه نفر دست یه بچه رو میگیره؟!'; title[90] = 'ترکه ماه رمضون ميره خونه دوستش مي خوابه دوستش بهش ميگه سحر صدات کنم؟ ترکه مي گه نه همون غضنفر صدام کني بهتره!'; title[92] = ' دزدي پول هاي مردي رو مي دزده و فرار مي كنه.مرده دنبال دزده مي دوه و داد ميزنه: آي دزد.......يهو دزده مي ايسته و پول ها را به سمت مرده پرت مي كنه و مي گه : بيا نديد بديد'; title[93] = ' يه کوره مي ره آشپزخونه، دستش مي خوره به رنده، مي گه: اين چرت و پرت ها چيه اين جا نوشتن!'; title[94] = ' يه آبادانيه وسط خيابون ايستاده بوده يه هو مي بينه سيل داره همه جا رو مي گيره . عينک ريبونشو در مي آره مي زاره رو دمپايي ابريش هل مي ده رو آب مي گه تو خودته نجات بده مو يه خاکي تو سروم مي کونوم. '; title[95] = ' يارو داشته پسرشو در مورد ازدواج نصيحت مي كرده، مي گه: پسرم خواستي زن بگيري، برو از فاميل زن بگير.. ببين تو همين دور وبر خودمون، داييت رفته زن داييت رو گرفته... عموت رفته زن عموت رو گرفته... حتي خود من، اومدم مادرت رو گرفتم! '; title[96] = ' غضنفر زماني که هوا رعدو برق ميزد سرش و ميکرد بالا مي خنديد بهش گفتن چرا اين جوري ميکني گفت:مگه نمي بيني دارن عکس ميندازن'; title[97] = 'غضنفر به باباش ميگه:بابا ميخوام برم دانشگاه نظرت چيه؟ باباهه ميگه:بابا اگه به درست لطمه وارد نميشه برو. '; title[98] = 'غضنفر مي ره استاديوم، جو ميگيردش با همه دست ميده.'; title[99] = 'سوسكه با دوستش توى بيمارستان ملاقات كرد ، دوستش كفت خدا بد نده اينجا جه كار ميكنيد ، كفت نه جيزى مهمى نيست مادرمو با لنكه كفش زدنند '; title[100] = 'غضنفر مي رسه به پليس راه، سروانه مي گه: کارت ماشين، گواهينامه. غضنفر مي پرسه؟ چيه باید چی كار كنم؟ باهاشون جمله بسازم.'; title[101] = 'از گوسفنده مي پرسن؟ بزرگترين آرزوت چي يه؟ مي گه: برا يه بار هم که شده، جلو وانت بشينم'; title[102] = 'خروسه پول نداشته زن بگيره، مي ره گالينا بلانکا مي خره. '; title[103] = 'تو عروسي، غضنفر و جو مي گيره، به عروس شماره تلفن مي ده.'; title[104] = 'از غضنفر مي پرسن؟ کجا ميري؟ مي گه: کارواش. مي گن: پس ماشينت کو؟ مي گه: نزديکه، پياده مي رم '; title[105] = 'قاضي: شكايت شما از اين آقا اينه كه ايشان به شما گفتن احمق, بي شعور, نفهم؟ شاكي: بله قربان عين حقيقته قاضي: خب اگه عين حقيقته پس چرا شكايت كرديد؟؟؟!!!! '; title[106] = ' مردي بعد از تصادف شديد رانندگي در بيمارستان تازه به هوش آمده بود, با ناله گفت: چي شده؟ چي بر سر من آمده؟ پرستار گفت: آرام باش و شجاع, تو در تصادف پاهايت له شده و ما مجبور شديم هر دوتا رو قطع كنيم. مرد گفت: عجب خبر بدي. هيچ خبر خوبي ندارين به من بدين؟ پرستار گفت: چرا, اين بيمار بغل دستي ات حاضره شلوار و كفشهايت رو به قيمت خيلي خوبي ازت بخره '; title[107] = ' غضنفر ميافته تو چاه، فاميلاش سند ميگذارن درش ميارن'; title[108] = ' غضنفر رو داشتن به جرم قتل زنش محاكمه ميكردن، دادستان ميگه: سنگدلتو وقتی داشتی زنت رو ميكشتی، ندای وجدانت رو نشنيدی؟ غضنفر ميگه: نه والله! بس كه اين زنيكه جيغ و داد ميكرد مگه ميذاشت ما چيزی بشنويم؟!! '; title[109] = 'غضنفر از طبقه صدم يه ساختمون میپره پايين، به طبقه پنجاهم كه ميرسه ميگه: خب الحمدالله تا اينجاش كه بخير گذشت!!! '; title[110] = ' تو غضنفرآباد حكومت نظامی بوده، يارو سروانه به سربازش ميگه كه تو اينجا كشيك بده، از هفت شب به بعد هركيو تو خيابون ديدی در جا بزنش. حرفش كه تموم ميشه، تا مياد بره سوار ماشينش شه، ميبينه صدای گلوله اومد. برميگرده ميبينه سربازه زده يك بدبختی رو كشته! داد ميزنه: احمق! الان كه تازه ساعت پنج بعد از ظهره! سربازه ميگه: ايلده قربان اين يك آدرسی پرسيد كه عمراٌ تا ساعت نه شب هم پيداش نميكرد!!!'; title[111] = 'غضنفر ميره بقالی، ميگه: آقا نوشابه خانواده دارين؟ يارو ميگه: بعله. ميگه: به مجرد هم ميدين؟!! '; title[112] = 'غضنفر رو داشتن ميبردن اتاق عمل، ازش ميپرسن: همراه داری؟ ميگه: آره، خاموشش كردم!!! '; title[113] = ' غضنفر تو مانور شركت ميكنه، اسير ميشه!'; title[114] = ' غضنفر مرده شور بوده، بعد از يه مدتي ميگيرنش دهنش رو سرويس ميكنن. رفيقاش ميپرسن بابا مگه اين بيچاره چي كار كرده بود؟ ميگن: اين پدرسوخته سوالاي شب اول قبر رو تكثير كرده بود بين مردهها تقسيم ميكرد! '; title[115] = ' غضنفر مياد تهران، يه دختر رديف ميبينه، بهش ميگه: خانم اين دوست دختر كه ميگن شمايين؟!'; title[116] = ' به غضنفر ميگن چند تا بچه داري؟ ميگه 2 تا . ميپرسن: كدومش بزرگتره؟ ميگه: خوب اوليش!'; title[117] = ' غضنفر هر روز زنگ يك كليسا رو ميزده و در ميرفته. آخر پدر روحاني شاكي ميشه، يك روز پشت در كمين ميكنه، تا غضنفر زنگ ميزنه، خرشو ميگيره و ميپرسه چيكار داري؟ غضنفر حول ميشه، با تتپته ميگه: ببخشيد، عيسي هست؟! '; title[118] = 'غضنفر زنگ ميزنه به صدا سيما، ميگه: بابا اين چه وضعيه؟! اين سريال امام علي كه همش بدآموزي داره! يارو ميگه:چرا آقا؟ براي چي؟ غضنفر ميگه: بابا الان دو سه هفتهست هروقت ميام پسرمو تنبيه كنم، ميدوه ميره تو كوچه لخت ميشه!؟!!! '; title[119] = ' به غضنفر ميگن: كجا داري ميري؟ ميگه: دارم برميگردم! '; title[120] = ' میدونی چرا بابانوئل امسال نیومد؟؟؟ آخه شلوارشو کرده بود تو چکمه هاش گشت ارشاد وسط راه گرفتش'; title[121] = ' تركه ميره كله پاچه فروشي، يارو بهش ميگه: قربون چشم بگذارم؟ تركه ميگه: نه آقا! حداقل صبر كن من برم قايم شم '; title[122] = ' زندگي بدون عشق يعني شلوار كردي بدون كش'; function pickRandom(range) { if (Math.random) return Math.round(Math.random() * (range-1)); else { var now = new Date(); return (now.getTime() / 1000) % range; } } var choice = pickRandom(ic); document.writeln('
' + title[choice] + '